خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار –۸۹؛

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است به گزارش ال مور، موسیقی تیتراژ پایانی سریال تلویزیونی پرده نشین به آهنگسازی مهیار علیزاده و خوانندگی علیرضا قربانی جلوه ای متفاوت و شنیدنی از ترانه محمدعلی بهمنی است که به درستی برای یک سریال انتخاب گردید.


دریافت 4 MB
خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان مبحث قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاین نوازنده و آهنگساز با تأکید بر این که آن چه از موسیقی متن و تیتراژ سریال پرده نشین به مخاطب عرضه شده، موسیقی پیچیده ای نیست، اشاره کرد: شما نمی توانید یک موسیقی خیلی مدرن و عجیب برای صحنه ای که رئال است در نظر بگیرید. به همان اندازه که فیلم امروزی است موسیقی من هم امروزی می شود و به همان اندازه که پیچیده است، موسیقی من هم پیچیده است. تعدادی از آهنگسازان کارهایی برای موسیقی سریال می سازند که مردم کوچه و بازار و حتی خودشان هم گوش نمی کنند! همه مردم احساس دارند و اگر شما فقط دست روی یک دکمه کیبورد بگذارید و تکرار کنید هیچ کسی آنرا تأیید نمی نماید. اگر موسیقی پاپیولار هم می نویسید باز هم باید نگاه آرتیستیک داشته باشید. دلیل نمی شود که اگر برای عوام کار می نویسم یک اثر سطح پایین خلق کنم. البته من هیچ گاه فکر نمی کنم که برای چه کسی موسیقی می سازم. فکر نکردم که سریال برای عوام است پس من هم برای عوام کار می سازم. اطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی که بعد از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در هشتاد و نهمین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی تیتراژ پایانی سریال تلویزیونی «پرده نشین» به کارگردانی بهروز شعیبی، آهنگسازی مهیارعلیزاده، شعر محمد علی بهمنی و خوانندگی علیرضا قربانی رفتیم که همچون ملودی های شنیدنی موسیقی تیتراژهای تلویزیون در عرصه سریال طی سالهای قبل خصوصاً دهه نود است. موسیقی بطورکامل متناسب با معیارهای محتوایی داستان که با هوشمندی گروه سازنده این اثر پرمخاطب که طی روزهای اخیر هم از شبکه تلویزیونی «تماشا» درحال پخش است، توانست از خودخاطره ماندگاری را برجای بگذارد. خاطراتی که طبیعتاً از پس توانایی های گروه تولید و بازیگرانش با شعر شاعرگرانمایه ای چون محمد علی بهمنی، آهنگساز پروسواس و موسیقی شناسی چون مهیار علیزاده و خوانندگی هنرمندی چون علیرضا قربانی یک تیتراژ واقعی و نه سردستانه ای را پیش روی مخاطبانی قرار داد که این دفعه شاهد شنیدن یک ملودی متفاوت و پرمحتوا برای سریال مورد نظرشان هستند.

سریال تلویزیونی «پرده نشین» به نویسندگی حسین تراب نژاد، مهدی شیرزاد، مهدی حمزه (براساس طرحی عبدالرسول گلبن) مجموعه ای تلویزیونی به کارگردانی بهروز شعیبی بود که سال ۱۳۹۳ به تهیه کنندگی سید محمود رضوی تولید و روانه آنتن شبکه یک سیما شد. سریالی که بگفته خیلی از کارشناسان حوزه سینما و تلویزیون و رسانه همچون مجموعه تأثیرگذار در مخاطب برای نمایش سبک زندی ایرانی – اسلامی بود و توانست جلوه ای متفاوت از زندگی روحانیون در بین مردم کوچه و بازار را به تصویر بکشد.
داستان این سریال هم از زمان ورود هدی به ایران آغاز می شود. او بعد از سال ها برای دریافت ارثیه پدری خود از خارج به ایران می آید اما در این بین برای او و دیگر شخصیت های داستان اتفاقات غیرقابل پیش بینی شده ای می افتد که هریک دربرگیرنده اتفاقات مختلفی است.
ویشکا آسایش، حامد کمیلی، سارا بهرامی، فرهاد آئیش، آتیلا پسیانی، هومن برق نورد، محسن کیایی، سارا رسول زاده، مهران رجبی، ژیلا سهرابی، محمود پاک نیت، علی دهکردی، مائده طهماسبی، سعید نیکپور، حبیب دهقان نسب، بابک حمیدیان، سینا مهراد، رضا مولایی، شیوا ابراهیمی، ناهید مسلمی، اکبرسلطانعلی، علیرضا زمانی نسب، فاطمه مرتاضی، امیرحسین فتحی همچون هنرمندانی بودند که در این سریال به عنوان بازیگر حضور داشتند.

طبیعتاً یکی از نکات بسیار مهمی که در بهتر و مؤثرتر دیده شدن سریال نقش قابل توجهی را ایفا کرد، موسیقی تیتراژ پایانی سریال بود و همان گونه که انتظار میرفت، تبدیل به یکی از موسیقی تیتراژهای ماندگاری شد که در کارنامه کاری سازندگانش می تواند به عنوان یکی مهم ترین و بهترین آثارشان به حساب آید.
آن هنگام که مهیار علیزاده از پس ساخت شاهکار «حریق خزان» خودرا به عنوان یک آهنگساز خوش قریحه و تازه نفس در هوای آلوده موسیقی ایران معرفی کرده بود و حالا ساخت موسیقی متن سریالی به او واگذار شده بود که می بایست این قابلیت و خوش قریحگی را در اینجا اثبات کند تا بتواند در پروسه تولید آثار موسیقایی کشورمان جای خودرا مستحکم کند. شرایطی که به درستی صورت گرفت و او بواسطه همکاری شایسته ای که با علیرضا قربانی در پروژه «حریق خزان» تجربه کرده بود، بار دیگر از خود یادگاری بجای گذاشت که می توان از این اثر به عنوان یکی از ماندگارهای تیتراژهای تلویزیونی نام برد. تجربه «پرده نشین» و موسیقی تیتراژش بااینکه در پروژه های مشترک علیزاده و قربانی آن گونه که باید تکرار نشد، اما هرچه تولید شد، برگ زرینی بود که می تواند در کارنامه پربار کارهای این دو هنرمند، جایگاه باارزش و مهمی داشته باشد.
البته غیر از موسیقی تیتراژ پایانی سریال که اساسا و حتما شعر محمد علی بهمنی به آن طراوت و غنای صدچندانی بخشیده، قطعات با کلام دیگری هم برای موسیقی متن سریال در قالب ساز و آواز تولید شد که این آثار هم در قسمت های مختلف سریال «پرده نشین» به تناسب محتوای داستان برای مخاطبان شنیدنی شد.

مهیار علیزاده در این دوره از کارهای موسیقایی خود بود، که کوشش کرد بواسطه آموزه های موسیقایی که در ایران و خارج از کشور فراگرفته بود، جلوه ای متفاوت از آن چه به عنوان موسیقی فیلم می گویند را در آثارش پیاده کند. شرایطی که قبل از این هم در آلبوم «حریق خزان» به خوانندگی علیرضا قربانی و بعدها در تجربه های پر از فراز و نشیبش در همکاری با خوانندگی چون همایون شجریان، محمد معتمدی، سالار عقیلی، امید نعمتی و پارسا خائف هم اجرا و کوشش کرد تا از خود آهنگسازی مؤلف و صاحب سبک در این زمینه معرفی نماید.
تجربه «پرده نشین» و موسیقی تیتراژش بااینکه در پروژه های مشترک علیزاده و قربانی آن گونه که باید تکرار نشد، اما هرچه تولید شد، برگ زرینی بود که می تواند در کارنامه پربار کارهای این دو هنرمند، جایگاه باارزش و مهمی داشته باشد او بااینکه تا حالا در این راه آزمون و خطاهای مختلفی را پشت سر گذاشته اما با موسیقی سریال پرده نشین و انتخاب درستش برای شعر، ملودی و خواننده موسیقی تیتراژ پایانی این مجموعه نشان داد که اساسا حرف های تازه و زیادی برای گفتن دارد و در این راه حاضر است برای رسیدن به هویت موسیقایی مورد نظرش مسیر پرچالشی را تا رسیدن به مقصد طی نماید. آن چنان که در تجربه های بعدی هم چنین نگاهی را از خود نشان داد و در بعضی موارد شکست خورد و در خیلی از موارد هم از خود هنرمند صاحب سبک و ایده ای را به جامعه موسیقی معرفی نمود.
هنرمندی که هم به آموزه های موسیقایی در عرصه تئوریک آن واقف است و هم می خواهد از مؤلفه های موسیقی ایرانی در آثارش به نحو درست و در خدمت اثر استفاده نماید. شرایطی که سال ها قبل بواسطه حضور خیلی از بزرگان موسیقی ایران همچون حسین علیزاده، ارسلان کامکار، فریدون شهبازیان، مجید انتظامی، بابک بیات، کامبیز روشن روان و بسیاری دیگر از هنرمندان به شکل بایسته و شایسته ای پیش روی مخاطبان قرار گرفته بود.
وی در یکی دیگر از گفتگوهایش بود که با اذعان به محدود نکردن خود به اجرای سبک های موسیقایی در آثارش توضیح داد: به طور معمول پروژه ها به دو صورت شکل می گیرند. مانند موسیقی فیلم که از جانب تهیه کننده و کارگردان سفارش داده می شود و یا موزیسین خود بصورت مستقل یک اثر را تولید می کند. من در این دو فیلد کاری، خودم را از نظر موسیقایی به ساز یا فضایی خاصی محدود نمی کنم. این شامل شاخصهای کلی است و یکی از شاخصهای جزئی می تواند انتخاب ساز باشد. ممکنست یک روز اثری را خلق کنم برای دو ساز ایرانی و اگر این اتفاق رخ دهد مسلماً حس و حال آن روزهای من است. از پیش نمی توانم بگویم که موزیسین یک ژانر خاص هستم. هر روز اتفاقات جدیدی روح و روان مرا درگیر خودش می کند که خلق موسیقی در آن زمان می تواند تا حدود زیادی تحت تأثیر آنها باشد. البته که من اصلاً قصد ندارم در هنر ماجراجویی کنم. من دست کم می گویم که قصدم این نیست.

علیزاده بیان کرد: وقتی من به عنوان موزیسین کار روی یک پروژه را آغاز می کنم، برای آن وقت و انرژی می گذارم و مدتی را با آن زندگی می کنم. این سبب می شود که درونیات من به روی ورق بیایند و در نهایت شنیده شوند. زمانی که پروژه ساخته و ضبط یا اجرا شد، به نقطه پیروزی رسیده ام. وقتی که پروژه را خلق می کنم به ارضای ذهنی می رسم و وقتی موسیقی اجرا می شود، آن اتفاق را می بینم. از آن لحظه به بعد پروژه برای من تمام شده است. این نقطه برای من نقطه پیروزی است و اگر در لحظه ضبط یا اجرای پروژه به رهایی فکری دست پیدا نکنم، آن پروژه برای خودم شکست خورده است. شکست را در بحث تجاری نمی بینم چونکه هر پروژه از نظر اقتصادی مشخصات خاص خودرا داراست و باید برمبنای آن مشخصات صحبت مسائل اقتصادی مربوطه مطرح شود. به عنوان مثال اگر یک دوئت بی کلام سه تار و ویولن بنویسم و بخواهم سه شب در برج میلاد کنسرت بگذارم اساسا با شکست تجاری همراه خواهد بود.
مهیار علیزاده جوان که طی سالهای اخیر همیشه از خود یک آهنگساز ایده پرداز، با برنامه و هدفمندی معرفی کرده، در ادا که همین گفتگو بود که پیرامون ساخت موسیقی متن و تیتراژ سریال «پرده نشین» هم توضیح داد: بهروز شعیبی را به عنوان بازیگر می شناختم. به فیلم «دهلیز» رسیدیم و آقای شعیبی برای اکران خصوصی این فیلم از من دعوت نمودند و دوستی ما از آن زمان رقم خورد. او یکی از خوش اخلاق ترین هنرمندان سینمایی ما است. زمانی که طرح اولیه سریال «پرده نشین» را خواندم بلافاصله موافقت خودرا برای ساخت موسیقی این پروژه اعلام کردم. به سبب علاقه بهروز به علیرضا قربانی، وی تمایل داشت که تیتراژ سریال برای صدای ایشان ساخته شود. بعد از تأیید آقای قربانی برای حضور در این مجموعه حدود سه ماه دغدغه انتخاب شعر داشتم که در نهایت یکی از سروده های استاد محمدعلی بهمنی با آگاه «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است / دنیا برای از تو سرودن مرا کم است» را انتخاب کردم. ساخت قطعهٔ تیتراژ پایانی دو ماه زمان برد که در نهایت به نسخه نهایی که روی سریال می شنوید رسیدم.
این آهنگساز درباره ی موسیقی تیتراژ ابتدایی هم توضیح داد: تیتراژ اول را هم بر روی شعر کوتاهی از جوان با استعداد علیرضا کلیایی و برای دو ساز دیوان و کمانچه و همراهی پرکاشن ساختم که این اثر در حقیقت نخستین اثر رسمی گروهی است به نام گروه «الکتروآکوستیک تهران» که آنرا بمنظور ارایهٔ آثار الکتروآکوستیکی و فضاهای جدید غیر ارکسترال و برمبنای تک نوازی یا چند نوازی سازهای ایرانی و گاهی غربی و افکت های طراحی و کنترل شده و اصوات انسانی و محیطی، پایه ریزی کرده ام.

علیزاده در پاسخ به این پرسش خبرنگار سایت موسیقی ما که از او پرسید: بهروز شعیبی در مقوله سینما موفق بود اما هراس نداشتید که کار تلویزیونی او با موفقیت همراه نباشد؟ اظهار داشت: بهروز شعیبی آن ذهن خلاق مورد علاقه من را دارد. اگر به آقای شعیبی بگویید که یک ماشین طراحی کند من آن ماشین را پیش خرید می کنم! حس می کنم درونیات ما به یکدیگر نزدیک است و نتیجه این همکاری را مثبت ارزیابی می کنم. البته که باتوجه به نوع فیلمنامه کارم سخت بود اما من چند تم برای موسیقی سریال تصنیف کردم که تعدادی از آنها الکتروآکوستیک، برخی ارکسترال وتعدادی هم بصورت آنسامبل یا تک نوازی با سازهای ایرانی است. اگر بخواهم وارد آنالیز سطحی موسیقی این سریال شوم می توانم بگویم که اغلب فضاها و ملودی ها به شخصیت ها و رابطه های بین آنها می پردازد. در این سریال شما یک ملودی خاص را نمی شنوید و در حقیقت سازی را می شنوید که مربوط به یک شخصیت است. زمان حضور آن شخصیت و هنگامی که به موسیقی نیاز پیدا می نماییم، آن ساز نواخته می شود، گاهی تنها و گاه همراه آنسامبل. گاهی اوقات روابطی در فیلم هست که باز هم برای آن فضاها موسیقی خاصی تولید شده است. طیف نوشتن موسیقی این سریال از نظر ارکستراسیون گسترده و متفاوتاست. قطعات ارکسترال موسیقی سریال بصورت آکوستیک ضبط شده است. ویولن، ویولن آلتو، ویولنسل، کنترباس، پیانو، سه تار، کمانچه، دیوان و کلام و سایر سازها را بصورت آکوستیک ضبط کردم. تعدادی از فضاها هم با موسیقی الکتروآکوستیک و برخی هم با آوازهای ایرانی رنگ آمیزی شده اند.
این نوازنده و آهنگساز با تأکید بر این که آن چه از موسیقی متن و تیتراژ سریال پرده نشین به مخاطب عرضه شده، موسیقی پیچیده ای نیست، اشاره کرد: شما نمی توانید یک موسیقی خیلی مدرن و عجیب برای صحنه ای که رئال است در نظر بگیرید. به همان اندازه که فیلم امروزی است موسیقی من هم امروزی می شود و به همان اندازه که پیچیده است، موسیقی من هم پیچیده است. تعدادی از آهنگسازان کارهایی برای موسیقی سریال می سازند که مردم کوچه و بازار و حتی خودشان هم گوش نمی کنند! همه مردم احساس دارند و اگر شما فقط دست روی یک دکمه کیبورد بگذارید و تکرار کنید هیچ کسی آنرا تأیید نمی نماید. اگر موسیقی پاپیولار هم می نویسید باز هم باید نگاه آرتیستیک داشته باشید. دلیل نمی شود که اگر برای عوام کار می نویسم یک اثر سطح پایین خلق کنم. البته من هیچ گاه فکر نمی کنم که برای چه کسی موسیقی می سازم. فکر نکردم که سریال برای عوام است پس من هم برای عوام کار می سازم.

وی در این گفتگو که قبل از پخش سریال انجام شده بود، در جواب سوال دیگر خبرنگار در خصوص ماندگاری موسیقی متن و تیتراژ سریال تلویزیونی «پرده نشین» اظهار داشت: پرده نشین خوب است اما من نمی توانم پیش بینی کنم که چه آینده ای برای آن رقم می خورد. نخستین تجربه کارگردانی بهروز شعیبی در قالب سریال است و به جرأت می گویم که یکی از بهترین سریال های سالهای اخیر را شاهد می باشیم. البته که از سید محمود رضوی و بهروز شعیبی بابت اعتمادی که به من داشتند تشکر می کنم. امیدوار هستم آهنگسازی من برای فیلم و سریال ادامه داشته باشد و روز به روز در این حوزه پیشرفت کنم.
به هر ترتیب سریال تلویزیونی «پرده نشین» همچون سریال های محبوب سیما در دهه نود است که همچنان می تواند برای خود مخاطبانی داشته باشد. مخاطبانی که یکی از مهم ترین مؤلفه هایشان برای یادآوری این سریال متفاوت، موسیقی تیتراژی است که باری به هر جهت ساخته نشد و از صفر تا صد آن دربرگیرنده تفکراتی بود که طی این سال ها در کمتر سریال و مجموعه ای شاهد آن حداقل در عرصه موسیقی تیتراژهایش هستیم.

1402/03/20
11:06:23
0.0 / 5
395
تگهای خبر: آینده , تولید , جامعه , خرید
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۲
Almor
almor.ir - حقوق مادی و معنوی سایت ال مور محفوظ است

ال مور

فشن و کالاهای لوکس